ایوان فدوروویچ ژیوبا، بومی روستای نیکانوروکا، سپس منطقه ولوشیسکی، حتی قبل از شروع جنگ بزرگ میهنی، در سال 1939، به صفوف ارتش سرخ فراخوانده شد. او در آن زمان 25 سال داشت.
از همان روزهای اول خدمت سربازی به او دستور داده شد در دوره های رانندگی در شهر کالینین شرکت کند. پس از اتمام تحصیلات، طبق مقررات ارتش، به جبهه بلاروس، در تیم تدارکات فنی هنگ ۱۹۸ تانک ارتش ۵۳ اعزام شد.
در طول جنگ، واحدهای نظامی بارها مستقر و سازماندهی مجدد شدند. سرنوشت گروهبان ارشد را از این جبهه به جبهه دیگر پرتاب کرد.
ایوان فدوروویچ در طول زندگی خود خاطراتی از نبردهای بی رحمانه در جهت استالینگراد را با خود به همراه داشت: انباری عظیم از تجهیزات و تعداد سرباز، بدون جایی که حتی برجک تانک ها را مستقر کند. راهی جز مبارزه تن به تن با دشمن منفور وجود ندارد.
به دلیل شرکت در دفاع قهرمانانه از استالینگراد، گروهبان ایوان فدوروویچ ژیوبا با حکم هیئت رئیسه شورای عالی اتحاد جماهیر شوروی در 22 دسامبر 1942 مدال “برای دفاع از استالینگراد” را دریافت کرد. اما نبردهایی وجود داشت، بنابراین این جایزه تنها در 5 سپتامبر 18 توسط فرمانده تانک لیونگراد، فرمانده تانک لیونگراد 18 به قهرمان اعطا شد. سرهنگ کنستانتین کارپوف.
خط نبرد بیشتر و بیشتر به سمت غرب حرکت کرد. ارتش سرخ با موفقیت دشمن را شکست داد و شهرها و روستاها را از دست مهاجمان آزاد کرد. به عنوان بخشی از واحد خود، ایوان ژیوبا نیز سرزمین پدری را از دست نازی ها آزاد کرد. او خوش شانس بود: مانند یک فرشته نگهبان، گلوله ها و قطعات گلوله دشمن را از جنگجوی جوان دور کرد.
مسیر نبرد سرباز تا برلین برنامه ریزی شده بود. حتی یک نبرد تانک بدون کمک یک اسکادران تدارکات فنی کامل نمی شود. در برف و باران، زیر آتش توپخانه دشمن، روی کامیون هایی به طول چندین کیلومتر، سربازان گلوله های توپ، تجهیزات یدکی و قطعات یدکی تانک های هنگ خود را تحویل می دادند. هیچ چیز نمی تواند جلوی راننده را بگیرد که به کمک همرزمانش که در شرایط سخت و بعضاً تهدید کننده زندگی هستند، بیاید. در طول جنگ، تعمیرکاران تانک های آسیب دیده را زیر آتش دشمن وارد خدمت کردند و آنها را از میدان نبرد خارج کردند.
در راه رسیدن به لانه فاشیسم، شهرهایی در کشورهای اروپایی آزاد شده: بوداپست، کونیگزبرگ. هموطن ما نیز در این عملیات نظامی مشارکت داشته است، به گواه مدال “برای گرفتن کونیگزبرگ” که به او اعطا شده است.
چشمگیرترین چیز در زندگی نامه نظامی ایوان فدوروویچ، به اصطلاح کمپین ایران است که هنگ تانک وی در آن شرکت داشت. همین عملیات نظامی و حضور نیروهای شوروی در پایتخت ایران بود که به برگزاری کنفرانس تهران با حضور سران قدرت های بزرگ کمک کرد.
ایوان فدوروویچ فقط در دسامبر 1945 از جبهه خارج شد. اما قبل از بازگشت به خانه، یک کارزار نظامی دیگر وجود داشت – شرکت در جنگ شوروی و ژاپن.
و در شب سال نو، پس از شش سال دوری، گروهبان Dziuba به پنجره او زد. زندگی آرام، خانواده، کار آغاز می شود. او آن را وقف میهن خود کرد، جایی که روح و دستان سربازان در سال های جنگ حسرت می خورد.
در سال 1984 سفر زمینی او به پایان رسید.
تمام روستای Novaya Derevnya در آخرین سفر خود با جانباز و کارگر خداحافظی کردند. باران ملایم پاییزی می بارد، گویی خود آسمان عزادار مردمی است که در این سرزمین حاصلخیز زندگی کردند، برای آزادی و استقلال میهن جنگیدند، برای آرامش و شادی مردمی که امروز در آنجا زندگی می کنند.