شوالیه ها در ادبیات قرون وسطایی اغلب با افتخار ، عزت و مهارت های نظامی آنها شناخته می شوند. آنها قهرمانان موجود در زره های درخشان هستند ، از ضعیف محافظت می کنند و برای عدالت می جنگند. اما آقای گاتر ، یکی دیگر از شوالیه های معروف از قرون وسطی ، شخصیتی کاملاً متفاوت است. پورتال اطلاعات قرون وسطایی در مورد سفر وی صحبت می کند.

داستان سر گیتر به شکلی از بسیاری از افسانه های دیگر آغاز می شود. او در مورد یک زن اخیراً متاهل صحبت کرد. این زوج با هم خوشحال بودند ، اما پس از 10 سال ازدواج بدون فرزند ، این زوج واقعاً می خواستند فرزند داشته باشند.
دوک گفت همسرش باید بی ثمر باشد ، بنابراین بهتر است پراکنده شود ، زیرا خانواده نجیب نمی خواهند وقت بیهوده اتلاف وقت خود را هدر دهند و زمین وی به وراث نیاز دارد. زن با ناامیدی به خدا و مریم دعا کرد تا به هر قیمتی به او فرزند بدهد. بعداً ، در یک روز ناگوار ، او به جنگل رفت و با مردی آشنا شد که شبیه شوهرش بود.
بدون تردید به چیزی ، او موافقت کرد که با او حرکت کند ، اما پس از آن مرد ناگهان به یک هیولا خشن تبدیل شد. دیو به این زن گفت که او به دنیا می آید و در زمان جوانی ، کودک وحشی و پرخاشگر خواهد بود. او ، با وحشت ، از خودش عبور کرد ، به خانه زد و بلافاصله از دوک خواست که با او بخوابد. و پس از نه ماه ، پیش بینی هیولا به حقیقت پیوست – فرزند خون خون به دنیا آمد.
امروز ، یک توطئه مشابه ، که در آن ماهیت فوق طبیعی کودک با یک زن فانی عجیب به نظر می رسد ، اما در قرون وسطی ، این یک انگیزه نسبتاً محبوب بود. شاید مشهورترین شخصیت در قرون وسطا ، که توسط Demon به عنوان Magic Magin شکل گرفته است. در تلاش برای ایجاد یک دجال ، گروهی از شیاطین قصد داشتند یک فرد ماوراء طبیعی را با قدرت تولید کنند که می تواند نیروهای مقدس را تحت الشعاع قرار دهد … اما جادوگر افسانه ای از اساطیر آرتوریان متولد شد.
شایان ذکر است که منشأ شیطان در ادبیات در آن زمان لزوماً به عنوان چیز بدی قرار نگرفت. شوالیه ها و جادوگران ، که نیمی از شیاطین یا جن هستند ، گاهی اوقات خصوصیات منفی دارند ، اما به طور کلی قهرمانان فعال. مرلین مشابه تقریباً بلافاصله منشأ ناگوار خود را رها کرد و شروع به استفاده از قدرت خود با نام اسمی خوب کرد.
اما در مورد Gouter چطور؟ پدرش پیش بینی کرد که کودک وحشی و پرخاشگر خواهد بود. در حقیقت ، او کمی مقیاس فاجعه را پایین آورد: شوالیه آینده وقتی جوان بود بسیار غیر انسانی بود.
در کودکی ، او نه پرستار خود را به قتل رساند و نوک پستان مادرش را گاز گرفت و به مدت 15 سال شمشیر بادگیر داشت و به مردم تروریستی رفت. گوگ ها چنان عصبانی شدند که پدرش در اثر شرم درگذشت و در حالی که مادرش در قلعه پنهان بود ، نتوانست پسرش را بازگرداند. او مادرش را به قتل رساند ، به کاهنان در جاده حمله کرد ، به راهبه ها تجاوز کرد و راهبان را وادار کرد که از صخره ها پرش کنند. هنگامی که این رقابت حتی صومعه را آتش زد ، قبلاً ساکنان خود را در داخل قفل می کرد.
اما یک بار ، یک گوش قدیمی پرسید که چرا این مرد جوان چنین اعمال شیطانی را انجام داده است ، و گفت دیگران او را فرزند یک دیو می دانند. و به دلایلی ، زمان آن رسیده بود که سر گاتر از بروز وحشیگری جلوگیری کند. او مادر خود را پیدا کرد و حقیقت را در مورد پدرش – یک دیو – کشف کرد. حقیقت باعث شده است که او به واکنش نشان دهد که قصد دارد مسیر قانونی را دنبال کند و برای همه گناهان کامل کفاره کند.
پس از آن ، گاتر به زیارت رفت – به رم. او در آنجا با پاپ آشنا شد ، که گفت ، با توبه خود از وحشیگری ، آقای گاوی فقط باید آنچه را که سگهای موجود در دندان هایش آورده بودند بخورد و یک کلمه ، خوب یا بد نگفت ، تا اینکه نشانه این کلمه گفت گناهان کفاره است.
شوالیه شیطان به کشور دیگری آمده است و در بعضی مواقع خانه جدیدی را در قلعه امپراتور پیدا کرده است. اما هنگامی که پادشاه شیطانی تصمیم به حمله به قلعه گرفت ، که می خواست دخترش را به عنوان همسرش بیاورد ، گاوتر به مدت سه روز ارتش خود را شکست داد. سرانجام ، در پایان سفر ، شوالیه همسر امپراتور را به همسرش آورد ، پاپ گناه خود را در یک رستگاری اعلام کرد و مقبره گاتر به یک زیارت مقدس تبدیل شد.
شب پایانی این داستان بار دیگر توانایی بازخرید روح موجود در بسیاری از متون قرون وسطایی را تأیید کرد. مهم نیست که منشأ انسانی چقدر وحشتناک باشد ، هر چقدر هم که او وحشیانه مرتکب باج بوده و زندگی همیشه در پیش است.